صفحات

۱۳۹۱ آذر ۲۸, سه‌شنبه

ابوالقاسم لاهوتی، شاعر اندیشه و رزم


ابوالقاسم لاهوتی در سال ١٢٦٦ هـ ش در کرمانشاه ایران در یک خانواده فقیر و آزادیخواه چشم به جهان گشود، پدرش بوت دوزی می‌کرد و سواد اندک داشت ولی شعر های مذهبی می‌سرود. لاهوتی در دامن خانواده به شعر و محیط ادبی آشنایی یافت. در ١٦ سالگی به یاری مالی دوستان پدرش برای ادامه تحصیل به تهران رفت. تا ١٩ سالگی به درویشان و اشعار مذهبی گرایش داشت و خودش نیز اشعار دینی می‌سرود. اوج گیری جنبش مشروطه و تحولات سریع منطقه و جهان بر زندگی و روان لاهوتی اثر به سزایی گذاشت، چنانکه او با رشته های مذهبی‌اش وداع گفت و به صف مشروطه خواهان پیوست.

۱۳۹۱ آذر ۱۹, یکشنبه

"در ستایش فردوسی از شاعر آزاده، میرزاده عشقی همدانی"



این شنیدستم که عیسی مرده ای را زنده کرد
مرده ای را زنده کرد و نام خود پاینده کرد

نیم گیتی شد مسخر از طریق دین او
شد جهان آیینه دار چهره و آیین او

هر دو فرسخ ، یک کلیسایی به پا بر نام او
گشت تاریخ همه تاریخها ، ایام او

وقف شد یکشنبه ها از بهر نام نیک او
روز و شب ناقوسها گوینده تبریک او

الغرض مردم از سیبری تا آمریک
دائماً تعظیم و تکریم است بر آن نام نیک

گر حکیمی مرده ای رازنده سازد این چنین
بهر او تکریم و تعظیم است در روی زمین

بهر فردوسی چه باید کرد کو از کار خویش
یعنی از نیروی طبع و معجز گفتار خویش

مرده فرزندان چندین قرن ایران زنده کرد
از لب آموی تا دریای عمان زنده کرد

۱۳۹۱ آذر ۱۷, جمعه

شاهنامه خوانی در ایل قشقایی


شاهنامه‌ خوانی‌ نوعی‌ از خنیاگری‌ به‌ شمار می‌آید که‌ همواره‌ در میان‌ عشایر ب در طول‌ قرنها مایه‌ سرگرمی‌ بوده‌ است‌. شاهنامه‌ خوانی‌ در بین‌ ایل قشقایی بوسیله‌ بعضی‌ افراد با سواد انجام‌ می‌گرفت‌. اما شاهنامه‌ خوانان‌ ایلیاتی‌ برخلاف‌ خنیاگران‌ سنتی‌ و نقالان‌ شهری‌ از راه‌ شاهنامه‌ خوانی‌ امرار معاش‌ نمی‌کنند. هرچند بعضی‌ از سران‌ ایلات‌ همواره‌ شاهنامه‌خوانان‌ را در دستگاه‌ خود نگه‌ می‌داشتند که‌ به‌ هنگام‌ بزم‌ و رزم‌ به‌ شاهنامه‌ خوانی‌ می‌پرداختند.
بااین‌ حال‌، هر فرد باسواد و حتی‌ افراد بی‌سواد که‌ اشعار شاهنامه‌ را حفظ‌ داشتند، شاهنامه‌ را با صدای‌ گیرا می‌خواندند شاهنامه خوانان افراد تیزهوشی‌ بودند که‌ اشعار شاهنامه‌ را با توجه‌ به‌ شرایط‌ زمان‌ و مکان‌ انتخاب‌ می‌کردند.

شاهنامه خوانی در بختیاری


سامان فرجی بیرگانی

شاهنامه خوانی در بختیاری از آیین هایی است که به رغم گذشت سالیان دراز هنوز به عنوان یک سنت آیینی، طرفداران فراوانی دارد.
شاید پیش از آنکه بخواهیم به کیفیت شاهنامه خوانی و آیینهای مربوط به آن در میان بختیاری ها بپردازیمُ بهتر باشد نگاهی جامعه شناسانه به ضرورتهای شاهنامه خوانی در بختیاری داشته باشیم.
چهارمین و بزرگترین همایش شاهنامه خوانی بختیاری

زندگی کوچ نشینی مبتنی بر حرکت و تلاش و تکاپو  است. در زندگی کوچ نشینی انسان ناگزیر از مواجه با خطرات و حوادث پیش بینی ناشده بسیاری است،که کنارآمدن با آنها مستلزم سلحشوری و برخورداری از روحیات حماسی  است. در فراز و نشیب همین نوع زندگی است که گاه انسان ناگزیر از مواجه با طبیعت ، حیوانات وحشی و کنارآمدن با همنوعان خود است. از اینرو  حفظ روحیه شجاعت و اعتماد به نفس همواره از ملزومات زندگی کوچ نشینی بوده است. جغرافیای بختیاری، جغرافیای است با طبیعت خشن، رودخانه های خروشان، کوههای بلند، دره های عمیق، جنگل و حیوانات درنده انطباق جغرافیایی دنیای شاهنامه با جغرافیای بختیاری نکته ای است که می بایست به آن توجه گردد.

پنجمین مراسم شاهنامه خوانی بختیاری در اهواز

«صادق هدايت» مي‌خواست خرافات را بزدايد


«بی‌گمان، صادق هدایت یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان ایران است. با آن‌که سال‌ها از مرگ هدایت می‌گذرد، هنوز هم کسی نتوانسته‌ است داستانی همانند "بوف کور" او بیافریند. زمینه‌ی فکری هدایت چنین بود که می‌خواست خرافات را از میان مردم ایران بردارد. این البته کاری است که نه تنها در ایران، بلکه در میان دیگر مردمان جهان هم به دشواری می‌توان انجام داد.»
آن‌چه بازگو شد بخشی از سخنان بوذرجمهر پرخیده، کتاب‌شناس و پژوهنده‌ی تاریخ و فرهنگ ایران، درباره‌ی صادق هدایت، داستان‌نویس نامدار ایران، بود. پرخیده، یکی از ویژگی‌های هدایت را پیشگامی او در گردآوری فرهنگ مردم دانست و او را نخستین کسی برشمرد که بایستگی گردآوری قصه‌ها، مَتَل‌ها و فرهنگ توده‌ها را درک کرد. به سخن پرخیده، راهی که هدایت در گردآوری فرهنگ مردم گشود، بعدها با کار انجوی شیرازی ادامه یافت.